فیلمبرداری از مهمترین مراحل تولید فیلم است. این مرحله به ویژه با مهمترین ابزار و وسایل فیلمسازی، یعنی دوربین و متعلقات آن، انواع نورافکنها و غیره سروکار دارد. در این مرحله افزونبر فیلمبرداری، نورپردازی، کارگردانی، صدابرداری، بازیگری و برخی جلوههای ویژه، نیز همزمان انجام میشوند. پیش از اینکه وارد این مرحله شویم، باید صحنه کاملاً آماده باشد و بازیگران نیز برای ایفای نقش حاضر باشند.
ریشهشناسی : واژه سینِماتوگرافی، از دو واژهٔ یونانی باستان κίνημα، kìnema که به معنای «جنبش» در فارسی است و γράφειν، Gràphein که میشود «نوشتن، نگاشتن» ترکیب این دو واژه سینِماتیک (کوتاهشده: سینماتو) و گرافی میشود سینماتوگرافی یا در فارسی سینماتیکنگاری یا جنبشنگاری هنر عکسبرداری حرکت و فیلمبرداری است. واژهٔ سینما نیز کوتاهشدهٔ واژه سینِماتوگراف است. سینماتیک یا همان کینماتیک نیز از همین ریشهاند به معنی جنبششناسی.
تاریخچه فیلمبرداری :
در سالهای آغازین تاریخ سینما، دوربین فیلمبرداری، فقط وسیلهای بود که رؤیای بشر، یعنی دیدن تصاویر واقعی بر پرده را محقق ساخته بود. با دوربین میشد هر آنچه را میتوان با چشم دید، ضبط کرد و بعد بر پرده مشاهده کرد، بهطوریکه انگار این تصاویر بر پرده جان گرفتهاند و همین برای تماشاگر آن زمان کافی بود. دوربین را در فاصلهای مشخص از سوژه، بدون حرکت یا چرخشی قرار میدادند و هر آنچه از دریچه دوربین قابل رویت بود، بر روی فیلم ضبط میکردند و سپس همانها را بر پرده، مقابل دید تماشاگران، قرار میدادند. اما امروزه دیگر این گونه نیست. با تکنیکها، حرکت دوربینها و تمهیداتی که از طریق عدسی دوربین، فیلتر، انواع نورپردازی و … اعمال میشود، تصاویر و صحنهها دیگر آن چیزی نیستند که در مقابل دریچهی دوربین قرار دارد؛ این تکنیکها دنیای فیلمسازی را دگرگون کردهاند و فیلمبرداری به چنان پیشرفت و ظرافتی دست یافتهاست که باید به حق آن را هنر عصر تکنولوژی یا به تعبیری هنر تکنولوژیک نامید. فیلمبرداری تاریخش را با فیلمهای سیاه و سفید آغاز کرد. اما با وجود آنکه تنها دو رنگ وجود داشت، باز هم با تکنیکها و تمهیداتی که از سوی فیلم برداران توانمندی چون استنلی کورتز (Stanley Cortez) و گرگ تولند ابداع شدند، میشد رنگ خاکستری، سایه روشنهای پیچیده و عمق میدانهای عجیب و … ایجاد کرد و با وجود محدودیتی که در رنگ وجود داشت، حس صحنه را به خوبی منتقل کرد. ورود رنگ به سینما نیز آغازگر ابداعات جدید در عرصه فیلمبرداری برای هر چه بهتر شدن تصاویر و تأثیرگذاری آنها بود. همچنین با وجود آنکه سینما یک هنر دو بعدی است، اما تماشاگر به خوبی در آن، عمق، اندازها و فاصلهها را به صورت قابل قبول احساس میکند و همه اینها به مدد شیوههای مختلف فیلمبرداری و پیشرفت هر چه بیشتر در ساخت ابزار فیلمبرداری است.
دوربین فیلمبرداری :
دوربین فیلمبرداری، گونهای دوربین ثبت تصویر است که به سرعت شمار بسیاری از تصاویر را بر روی فیلم یا گیرنده تصویر ثبت میکند. بر خلاف دوربین عکاسی که هربار تنها یک تصویر ثبت میکند دوربین فیلمبرداری یک توالی از عکسها را ثبت میکند که هر تصویر فریم یا قاب خود را دارد. این عمل با یک سازوکار اینترمدیت امکانپذیر است. سپس تصاویر در فیلم پروژکتور با سرعت مشخصی، که سرعت فریم (شمار قابها (فریمها) در هر ثانیه) نامیده میشود، نمایش دادهمیشوند. در سرعت مشخصی از فریم ریت، چشم و مغز انسان دو تصویر مجزا را به هم میآمیزد و تصور حرکت کردن تصاویر به ذهن خطور میکند. ویلیام کندی دیکسون نمونه دوربین فیلمبرداری را در سال ۱۸۹۱ اختراع کرد.
تاریخچه دوربین فیلمبرداری :
یک پیشگام جالب در زمینه دوربین فیلمبرداری دستگاهی بود که فرانسیس رونالدز (به انگلیسی: Francis Ronalds) در رصدخانه Kew در سال ۱۸۴۵ میلادی اختراع کرد. یک سطح حساس به نور به آرامی به بعد از روزنه دیافراگم دوربین توسط یک مکانیزم ساعت شکل کشیده شده تا توانایی ضبط مداوم به مدت ۱۲ یا ۲۴ ساعت را به دوربین بدهد. رونالدز دوربینهای خود را در پی تغییرات روبه پیشرفت ابزار علمی به کار بست و بیش از یک قرن از آن دوربینها در رصدخانههای سراسر جهان استفاده شد. در سال۱۸۷۶میلادی Wordworth Donisthorpe طرح دوربینی را پیشنهاد کرد که بتواند مجموعه ای از تصاویر را روی یک رول از فیلم کاغذی چاپ شود. در سال ۱۸۸۹ او اختراع یک دوربین تصویر متحرک را به ثبت رساند که در آن فیلم به صورت مداوم حرکت میکرد. یک دوربین فیلمی دیگر توسط فردی فرانسوی به نام Louis Le Prince در سال ۱۸۸۸ در انگلستان طراحی شد. او در سال ۱۸۸۷ یک دوربین ۱۶ لنزه را در کارگاهش در لیدز ساخت. ۸ لنز اول با توالی سریع به وسیله یک شاتر الکترومغناطیسی روی فیلم حساس به کار میافتاد.
فیلمبردار :
سینماتاگرافر یا cinematographer یا مدیر فیلمبرداری یا director of photography شخصی است که مسئولیت دپارتمان و عوامل فیلمبرداری و نورپردازی را به عهده دارد. او با دانش، هنر و تصمیمات فنی که اتخاذ میکند، سناریو را به شکلی خلاقانه به زبان تصویر ترجمه مینماید. هدف مدیر فیلمبرداری، تبدیل خلاقانه چشمانداز کارگردان به زبان تصویر است.
مسئولیت : فیلمبرداری اصلیترین بخش تولید یک فیلم است و مدیر فیلمبرداری شخصی کلیدی در تولید یک فیلم است. مدیر فیلمبرداری در حالت کلی وظیفهٔ هماهنگی دوربین، تعیین زوایای فیلمبرداری و شیوهٔ نورپردازی لازم را برعهده دارد. در اغلب فیلمها از چند دوربین فیلمبرداری برای ثبت تصاویر استفاده میشود و هماهنگی بین دوربینهای مختلف برای استفادهٔ درست از صحنهها، از دیگر وظایف مدیر فیلمبرداری است. کار هریک از عوامل گروه فیلمبرداری به صورت جمعی، خلاقانه و طبق مدیریت و برنامهریزی مدیر فیلمبرداری صورت میگیرد و هنگام ضبط صحنهها، مدیر فیلمبرداری علاوه بر این که خود فیلمبرداری با یک دوربین را برعهده دارد، گروه فیلمبرداری را نیز سرپرستی میکند.
کادر و گروه فیلمبرداری
اعضای این گروه، که متشکل از یک فرد اصلی به نام مدیر فیلمبرداری و دستیاران و همکاران او مانند فیلم بردار، مسئول دوربین و … است، باید علاوه بر آگاهی از علم فیلمبرداری و آشنایی کامل با ابزار مورد استفاده، از دیدی درست نسبت به سینما و نسبت به آنچه کارگردان از آنها میخواهد، برخوردار باشند تا بتوانند به ذهنیات او به درستی عینیت ببخشند. در واقع باید در نظر داشت که سینما تنها به یک تصویر واضح و خوب نیاز ندارد؛ بلکه به خلق یک فضای تأثیرگذار، قابل قبول و جذاب نیاز دارد که بخش نسبتاً بزرگی از بار خلق این فضا به دوش فیلمبرداری است که از طریق انواع تمهیدات فیلمبرداری به انجام میرسد.
تخصص :
یک مدیر فیلمبرداری خوب از تخصصهای مورد نیاز فیلمبرداری به درستی بهره میگیرد. وی شناخت کاملی از سینما، شیوههای فیلمبرداری، دوربین و نورپردازی دارد و فیلمبرداران مناسبی را برای قرارگیری پشت دوربینها انتخاب میکند. وی همچنین باید از دیدی درست نسبت به خواستههای کارگردان برخوردار باشد تا بتواند به درستی ذهنیات او را عینیت بخشد. به این ترتیب بخش قابل توجهی از خلق یک فضای تأثیرگذار، جذاب و قابل قبول در یک فیلم برعهدهٔ مدیر فیلمبرداری است.
مدیر فیلمبرداری : او کسی است که مسئول طراحی و به تصویر کشیدن فضای فیلم بر اساس خواستههای کارگردان و ویژگیهای فیلم نامه است. او گروهی را به عنوان گروه فیلمبرداری تشکیل میدهد که شامل فیلمبردار، و چند دستیار و … است. او به همراه کارگردان دربارهٔ نوع نماها و نوع نورپردازی تصمیم میگیرد و دستورهای لازم را به فیلمبردار و نورپرداز میدهد و بر کار آنها نظارت دقیق دارد. حتی در برخی موارد، مدیران فیلمبرداری بزرگ جهان، به دلیل شناخت کامل از مدیوم تصویر و ویژ گیهای آن، بر ساخته شدن دکورها یا انتخاب محلهای فیلمبرداری نظارت میکنند و در طراحی صحنه و لباس نیز دخالت میکنند و همچنین در طراحی میزانسن و دکوپاژ با کارگردان همکاری میکنند.
نورپردازی :
نورپردازی، در کنار فیلمبرداری، باید به درستی انجام شود؛ زیرا بدون نورپردازی درست، نه تنها ممکن است تصویری واضح بر پرده ظاهر نشود، بلکه اساساً بدون نور، تصویری وجود ندارد. اما نورپردازی تنها برای دیدن تصویر نیست بلکه نورپردازی حرفهای و هنرمندانه در تأثیر دراماتیک تصویر نیز بسیار مؤثر است.
ابزار و وسایل فیلمبرداری :
پیشرفتهای بسیاری در زمینهی ابزار و وسایل فیلمبرداری صورت گرفتهاست. دوربین فیلمبرداری، از اجزای ویژهای تشکیل شده که هر یک دارای تنوع در نوع و موارد مورد استفاده هستند؛ اجزایی مانند فیلم، عدسی و…. . همچنین با وجود شرکتها و کارخانههای متعددی که به تولید این محصولات میپردازند، باید نسبت به خرید نوع اعلای آن با توجه به ظرافت و حساسیتی که این ابزار از آنها برخوردارند، دقت کافی را به کار برد.